گزیده ای از زندگینامه 
 ولادت
آیت الله حاج شیخ کاظم شیرازی در سال ۱۲۹۰ ه.ق، در شیراز زاده شد {موسوی کاظمی، احسن الودیعه، ج۲، ۱۳۱؛ انصاری قمی، دیوان اشعار، ۲۶۴}. برخی هم سال ولادتش را مردد بین ۱۲۹۰ و ۱۲۹۲ ه.ق نگاشته اند {مشار، مؤلفین کتب چاپی، ج۵، ۲۴}. پدرش، حاج حیدر، از تجار شیراز بود و به تقوا و پرهیزگاری شهرت داشت {رکن زاده، دانشمندان و سخنسرایان فارس، ج۴ ، ۲۳۲}.
 تحصیلات
وی دوران کودکی اش را در زادگاهش به فراگیری خواندن و نوشتن گذرانید. سپس در سال ۱۳۰۰ ه.ق همراه با پدر و مادرش به قصد زیارت عتبات عالیات، رهسپار نجف و کربلا شد. وی در کربلا با والدینش اقامت گزید و ادبیات عرب را به خوبی فرا گرفت. پس از دو سال، پدر و مادرش به شیراز بازگشتند. او به تنهایی به تحصیل ادامهداد تا پس از چهار سال، به شیراز مهاجرت کرد. وی مطول و معالم را نزد عالم کامل حاج سید محمد علی کازرونی ـ که در تدریس بسیار ماهر بود ـ فرا گرفت.
 حرکت به کربلا
ایشان در سال ۱۳۰۶ ه.ق ـ پس از دو سال اقامت در شیراز ـ رهسپار کربلا شد  و در مدت کوتاهی ـ حدود چهار سال ـ شرح لمعه، قوانین، فصول و ریاض را به پایان رسانید، سپس وی تصمیم گرفت به سامرا ـ که تحت سرپرستی آیت الله العظمی میرزای شیرازی دارای حوزه علمیه شکوهمندی شده بود ـ برود {موسوی کاظمی، احسن الودیعه، ج۲، ۱۳۱؛ واعظ خیابانی، علمای معاصرین، ۲۴۱}.
 مهاجرت به سامرا
ایشان، در حدود سال ۱۳۱۰ ه.ق به سامرا رفت {تهرانی، نقباء البشر، (مخطوط) بدون صفحه} و مورد توجه فراوان میرزای شیرازی قرار گرفت. میرزا سفارش او را به حضرت آیات: سید محمد فشارکی و میرزا محمد تقی شیرازی نمود {شاهرودی، اسره المجدد الشیرازی، ۲۰۸}. او در آن زمان، مورد نظر و محبت پدرانه میرزای شیرازی بود و در خانه او به سر می برد و همواره حاضر به خدمت بود. {رکن زاده آدمیت، دانشمندان فارس، ج۴، ۲۳۲}. نخست، وی رسائل و مکاسب را نزد علامه بزرگوار شیخ حسنعلی تهرانی به پایان برد و سپس در درسهای مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی و سید محمد فشارکی شرکت نمود. به گفته رکن زاده، چندی هم در درس مجدد شیرازی حضور پیدا کرد. با مهاجرت مرحوم آیت الله طباطبایی فشارکی به نجف اشرف، منحصراً به درس میرزا محمد تقی شیرازی حاضر شد و تا روز وفاتش، ملازم بحث او بود و در این مدت طولانی ـ حدود ۲۸ سال از ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۸ ه.ق ـ از او جدا نشد؛ به طوری که بر همه شاگردان استاد فایق آمد و از بزرگان شاگردان او به شمار رفت {موسوی کاظمی، احسن الودیعه، ج۲، ۱۳۱، امینی، معجم رجال الفکر فی النجف، ج۲، ۷۸۱؛ تهرانی. نقباء البشر (مخطوط)، بدون صفحه}
 مهاجرت به کربلا
حاج شیخ محمد کاظم شیرازی در اواخر محرم الحرام ۱۳۳۶ ه.ق پس از پایان جنگ جهانی اول، همراه با استادش به کاظمین رفت. او در اوایل سال ۱۳۳۷ ه.ق همراه با استاد، به کربلا مهاجرت کرد و تا وفات میرزا محمد تقی شیرازی، در آن خاک پاک به تحصیل و تدریس اشتغال داشت {شاهرودی، اسره المجدد الشیرازی، ۲۰۸}.
 استادان
از آنچه گفته شد، بر می آید که او غالب سطوح و خارج خویش را در محضر استادان ذیل به پایان برده است.
۱٫ میرزا محمد تقی حائری شیرازی ( ۱۲۵۶ ـ ۱۳۳۸ ه.ق)، نویسنده حاشیه المکاسب
۲٫ سید محمد فشارکی اصفهانی (۱۲۵۳ ـ ۱۳۱۶ ه.ق)، نویسنده الرسائل الفشارکیه
۳٫ شیخ حسنعلی تهرانی (د. ۱۳۲۵ ه.ق)، نویسنده تقریرات بحث مجدد شیرازی (بیع و خیارات)
۴٫ سید محمد علی کازرونی شیرازی
  حرکت به نجف
آیت الله شیخ محمد کاظم شیرازی پس از وفات استادش، میرزا محمد تقی شیرازی، در ۱۳۳۸ ه.ق، رهسپار نجف اشرف شد و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. او در این مدت و تا هنگام وفاتش، یکسره به تدریس و تآلیف پرداخت. وی در حوزه نجف شهرتی فراوان کسب کرد، چشمها به او دوخته شد و مورد توجه فراوان زعیم بزرگ شیعه آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی قرار گرفت. حتی غالب استفتائات مرحوم آیت الله اصفهانی، به نظر آن مرحوم بود که به امضا و مهر سید می رسید {شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ۲۷۱}. علامه بزرگوار شیخ آقا بزرگ تهرانی در بخش مخطوط نقباء البشر، از او به عنوان “العالم الفقیه المحقق الجلیل الشیخ محمد کاظم الشیرازی دامت برکاته من اجله العلماء الاعلام” یاد کرده است.
 تدریس
او در تدریس، بسیار خوش بیان و زیبا کلام بود. صاحب احسن الودیعه می نویسد: “حاج شیخ کاظم شیرازی، امروز از اکابر علمای مجتهدین و بزرگان فقهای متتبعین است. جمعی از اصحاب و گروهی از طلاب، به بحث او حاظر می شوند. جید التقریر، لطیف التحریر، حسن المعاشره و طریف المحاوره می باشد.” {موسوی کاظمی، احسن الودیعه، ج۲، ۱۳۱؛ واعظ خیابانی، علمای معاصرین، ۲۴۱ }
شاگردان
برخی از تلامیذ آن فقیه بزرگ، عبارتند از:
۱٫ شیخ بهاء الدین محلاتی شیرازی (۱۳۱۴ ـ ۱۴۰۱ ه.ق) نویسنده توضیح المسائل و راهنمای حق
۲٫ شهید سید عبدالحسین دستغیب شیرازی ( ۱۳۲۲ ـ ۱۴۰۲ ه.ق)، نویسنده قلب سلیم و گناهان کبیره
۳٫ سید مرتضی فیروز آبادی (۱۳۲۹ ـ ۱۴۱۰ ه.ق)، نویسنده عنایه الاصول فی شرح کفایه الاصول
۴٫ سید سجاد علوی گرگانی ( ۱۳۲۲ ـ ۱۴۰۷ ه.ق)
۵٫ شیخ حیدر علی محقق اصفهانی
۶٫ سید محمد علی سبط الشیخ انصاری ( ۱۳۳۰ ـ؟)
۷٫ سید محمد حسین شیرازی ( د. ۱۳۷۴ ه.ق)، فرزند میرزا علی آقا شیرازی و داماد معظم له
۸٫ سید محمد حسن فضل الله عاملی ( ۱۳۱۰ ـ ۱۳۹۲ ه.ق ) نویسنده الرد علی المادیین
۹٫ شیخ محمد تقی بهجت، صاحب توضیح المسائل (متوفی۱۴۳۰ه ق)
۱۰٫ آقا سید علی بهشتی
۱۱٫ شیخ علی کاشف الغطاء
۱۲٫ شیخ صدرا باد کوبه ای
۱۳٫ شیخ علی خراسانی
۱۴٫ مروج
۱۵٫ شیخ محمد تقی هرندی
۱۶٫ محدث خراسانی
۱۷٫ سید صادق شریعتمداری
۱۸٫ شیخ محمد تقی جعفری
۱۹٫ دهاقانی
۲۰٫ امام سدهی اصفهانی
۲۱٫ شیخ احمد فیاض
۲۲٫ سید محمود علوی شیرازی
۲۳٫ شیخ محمد رضا بروجردی
۲۴٫ سید هادی تبریزی
۲۵٫ شیخ علی کفرانی ( قدیری)
۲۶٫ سید جعفر مرعشی (۱۳۲۶ ـ ۱۴۰۷ ه.ق)، نویسنده الرساله الجعفریه فی العقائد الاثنی عشریه
۲۷٫ سید اسماعیل صدر ( ۱۳۴۰ ـ ۱۳۸۸ ه.ق) ، نویسنده الاخلاق و دورها فی الحیاه
۲۸٫ سید محمود علوی تبریزی ( ۱۳۱۵ ـ ۱۳۸۱ ه.ق)، صاحب الحجاب و الاسلام
۲۹٫ شیخ موسی عز الدین ( ۱۳۱۰ ـ ۱۴۰۰ ه.ق)، نویسنده الاسلام و قضایا الساعه
۳۰٫ شیخ مجید خمیس ( ۱۳۰۴ ـ ۱۳۸۴ ه.ق)، صاحب غایه المأمول
۳۱٫ حاج میرزا آقای شیرازی
۳۲٫ سید محمد روحانی قمی (۱۳۳۸ ـ ۱۴۱۸ ه.ق)، نویسنده منتقی الاصول و المرتقی الی الفقه الارقی
۳۳٫ سید محمد حسینی همدانی (۱۳۲۲ ـ ۱۴۱۸ ه.ق‌) نویسنده انوار درخشان در تفسیر قرآن و شرح اصول کافی
۳۴٫ جاج شیخ احمد فیاض سدهی اصفهانی
۳۵٫ سید مهدی حسینی اشکوری (و . ۱۳۴۰ ه.ق)، صاحب توضیح المسائل و انوار عرشه
۳۶٫ شیخ حسین وحید خراسانی (و. ۱۳۴۰ ه.ق)، صاحب توضیح المسائل و مناسک حج
۳۷٫ سید تقی طباطبایی قمی (و. ۱۳۴۱ ه.ق)، صاحب مبانی منهاج الصالحین و مجالس شبهای شنبه
۳۸٫ حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی (و. ۱۳۳۸ ه.ق) نویسنده منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر و نوید امن و امان
معظم له از محدث بزرگ شیعه میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک الوسائل، اجاره حدیث داشت و خود از اقطاب روایت و مشایخ اجازه بود و بسیاری از فقها و دانشمندان از او اجازه روایت اخذ کردند، که از آن جمله است:
۱٫ آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی
۲٫ حاجیه خانم نصرت بیگم امین اصفهانی
۳٫ شیخ عبداللطیف سمامی حایری تنکابنی
۴٫ شیخ صدر الدین محلاتی شیرازی
۵٫ حاج سید محمد حسینی همدانی، معروف به آقا نجفی
 مرجعیت
آن فقیه بزرگ، از یاران و اعوان زعیم علی الاطلاق شیعه آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی بود و در زمان مرجعیت آن مرجع بزرگ، از علمای مطرح حوزه نجف به شمار می رفت و غالب استفتائات مرحوم سید را معظم له پاسخ می داد. {شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ۲۷۲}. پس از وفات مرحوم سید و مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، مرجعیت ایشان اوج گرفت و بسیاری از مؤمنان استان فارس به ویژه شهر شیراز، به او رجوع کردند {آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر (مخطوط)، بدون شماره صفحه}. مجلس درس او شلوغ شد و اغلب شاگردان مرحوم سید، به درس وی حاضر شدند {شاهرودی، اسره المجدد الشیرازی، ۲۰۸}.
اما موضوع رفتن فرزندانش به مدارس جدید عراق، مستمسک عده ای قرار گرفت و علیه وی به تبلیغ پرداختند. این امر، موجب انزوای ایشان شد. آیت الله سید رضی شیرازی می گوید: “محیط مدارس جدید عراق، از نظر علما پذیرفته نبود، به خاطر جنبه تجدد این مدارس به هر صورت، علما روی خوش به این مدارس نشان نمی دادند. پسران حاج شیخ، به این مدارس می رفتند و دیپلم گرفتند. یکی از اینها دکتر احمد کاظم ـ که الآن در عراق است ـ قبل از شروع جنگ جهانی دوم برای دوره طب، به آلمان رفت. همین امر، باعث شد تا عده ای که با مرحوم شیخ مسائلی داشتند، علیه او تبلیغات کنند. برخی از افراد متدین ـ ولی ساده ـ تحت تآثیر این تبلیغات واقع شده بودند؛ مثل مرحوم شیخ محمد علی خراسانی، که مرد زاهد و با تقوایی بود. ولی به خاطر تحریکات دیگران، در مجالسی که شیخ حاضر بود، روی منبر او را مورد خطاب و عتاب قرار می داد و می گفت: بچه هایت را فرنگ می فرستی و از سهم امام به آنان می دهی؟ مرحوم پدرم فرمود: روزی به او گفتم: اینکه به شیخ اعتراض می کنی، بر اساس شنیده هاست یا آگاهی خودتان است؟ گفت: بر اساس شنیده هاست. به او گفتم: رفتن فرزند ایشان به فرنگ، هیچ ارتباطی به ایشان ندارد و از سهم امام هم چیزی به او نداده است. پسر شیخ، چند سالی در کوفه، معلمی کرده و پولی فراهم آورده است و برای ادامه تحصیل پزشکی، به فرنگ رفته است. مرحوم پدرم فرمود: از آن به بعد، نه تنها شیخ محمد علی درباره شیخ چیزی نگفت، که آمد خدمت آقا و حلالیت طلبید. در هر صورت، به خاطر این تبلیغات، مرحوم شیخ محمد کاظم خانه نشین شد. {شیرازی، مجله حوزه، شماره ۵۰، ۳۰ ـ ۳۱}
 تآلیفات
از آن فقیه بزرگ، آثاری بر جای مانده که جز شمار اندکی از آنها، بقیه به چاپ نرسیده و هم اینک در کتابخانه حافظیه شیراز ـ که فرزند بزرگش، آنها را همراه با کتابهای خودش وقف آنجا کرده است ـ موجود است. آنها عبارتند از:
۱٫ بلغه الطالب فی حاشیه المکاسب (۲ج): این کتاب از معروفترین و دقیقترین حواشی مکاسب است، که در حوزه های علمیه شهرتی به سزا دارد، که به همت نواده اش، آیت الله سید رضی شیرازی، در تهران چاپ شده و سزاوار تجدید چاپ است.
۲٫ رساله فی الخلل (چاپ نجف)
۳٫ رساله فی صلاه الجماعه
۴٫ حاشیه بر فوائد الاصول شیخ انصاری
۵٫ حاشیه بر فوائد الاصول کاظمینی، تقریرات درس محقق نائینی
۶٫ حاشیه بر در الاصول حاج شیخ عبدالکریم حایری
۷٫ حاشیه بر فصول شیخ محمد حسین اصفهانی (د .۱۲۶۱ ه.ق)
۸٫ حاشیه استدلالی بر عروه الوثقی
۹٫ دوره کامل اصول
۱۰٫ کتابهای متعدد فقهی (در ابواب مختلف و در چند جلد)
۱۱٫ مسائل فقهیه
ویژگیهای اخلاقی
۱٫ احترام به استاد
آن مرحوم، به استادش آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی، احترام فراوان می کرد و تا روزی که استادش زنده بود، به درس وی حاضر می شد و بهره می برد. این کار، شیوه پسندیده عموم علمای بزرگ شیعه بوده است؛ چنانکه شیخ طوسی تا زمانی که سید مرتضی زنده بود، به درسش حاضر می شد و این، زمانی بود که شیخ طوسی با سید مرتضی، هر دو در درس شیخ مفید، همدرس و شاگرد یک استاد بودند. اما شیخ طوسی تا ۵۲ سالگی، در درس سید مرتضی حاضر شد {امام خمینی، کشف اسرار}.
 ۲٫انصاف در بحث
آیت الله سید رضی شیرازی می گوید: “ایشان، فرد بحاثی بود و مسلط در مباحث. در عین حال، خیلی منصف بود و نه تنها به شاگرد مجال اشکال کردن می داد، که اشکالات ایشان را هم می پروراند و اشکال نابه جای ایشان را هم به صورت صحیح مطرح می کرد و آن وقت به پاسخ آن می پرداخت.” {شیرازی، مجله حوزه، شماره ۵۰، ۲۸}
رکن زاده می نویسد: “وی بسیار متواضع و خوش خلق بود و متدینین را اعلم از وضیع و شریف، گرامی می داشت و در تربیت و تعلیم شاگردان خود زیاد دقت می کرد و در بحث و مناظره از خود نمایی و اظهار علم دوری می جست و منظورش از بحث و فحص، همانا تفهیم و یافتن راه حقیقت بود.” {رکن زاده آدمیت، دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج ۴، ۲۳۲}
 سفر به قم
آیت الله حاج شیخ کاظم شیرازی در سال ۱۳۶۶ ه.ق، به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا (ع) و دیدار با علمای حوزه علمیه قم، به ایران حرکت کرد. نخست، به قم آمد و میهمان آیت الله حاج میرزا محمد فیض ـ که از سامرا و درس میرزا محمد تقی شیرازی با هم دوستی، صفا و صمیمیتی فراوان داشتند ـ شد. در روز ورودشان، همه علما مانند آیات عظام: بروجردی، حجت، صدر و سید محمد تقی خوانساری و دیگر از علما، فضلا و عموم محصلان، از ایشان تجلیل کردند {شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ۲۷۱}.
استاد آیت الله مکارم شیرازی درباره ایشان می گوید: “در وقت ورود ایشان، با گروهی از طلاب و فضلا، به دیدار ایشان رفتیم و سر بحث را با معظم له در باب استصحاب تعلیقی باز کردیم. ایشان نظریه خود را توضیح و به پرسشها و اشکالات حاضران هم با کمال متانت و بزرگواری پاسخ داد و زمانی که برخی از حضار از قبول آن سر باز زدند و اشکال کردند، ایشان با کمال ادب فرمود: من آنچه در توان داشتم، از نظریه خود دفاع کردم و مطلب دیگری به نظرم نمی رسد. کنایه از آنکه انتقادات شما وارد نیست و مؤدبانه بحث را به اتمام رسانیدند”.
آیت الله حاج شیخ کاظم شیرازی چند روزی در قم توقف نمود و پس از آن، به تهران رفت و در منزل آیت الله حاج سید علی رضوی قمی وارد شد. در تهران، از سوی علما، دولت و ملت، تجلیل و تکریم شد. پس از چند روزی، وی به مشهد مقدس حرکت کرد و در آنجا هم معززاً وارد شد و پس از مدتی، به نجف بازگشت. معظم له از کسانی بود که شایسته مقام ریاست علی الاطلاقی و زعامت کل شیعه بود ولی اجل مهلتش نداد {شریف رازی، آثار الحجه، ج۲، ۲۴}.
آیت الله سید مرتضی نجومی، از علمای کرمانشاه می گوید: “معظم له به هنگام رفتن به نجف، در کرمانشاه بر مرحوم آیت الله شیخ هادی جلیلی ـ قدس سره ـ وارد شد و ایشان به ما طلاب مدرسه حاج شهبازیان فرمود که همگی به استقبال ایشان برویم. ما با چند ماشین، به استقبال آقای حاج شیخ رفتیم. ایشان هم چند روز در کرمانشاه ماند و همه علما و روحانیان در منزل آیت الله جلیلی، از ایشان دیدن می کردند و پس از آن به نجف بازگشت”.
بازماندگان
یادگار ارزنده وی در این زمان، استاد بزرگوار آیت الله سید رضی شیرازی، از علمای محترم تهران و نوه پسری آیت الله میرزا علی آقا شیرازی فرزند میرزای مجدد شیرازی و نوه دختری حاج شیخ محمد کاظم شیرازی، است. او متولد ۲۵ رمضان ۱۳۴۵ ه.ق و از شاگردان آیات عظام: پدرش و جدش (در نجف)، شیخ محمد تقی آملی، شیخ ابوالحسن شعرانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و میرزا احمد آشتیانی (در تهران) است. وی مدرس معروف علوم فلسفی و کلامی (شرح اشارات، اسفار، شرح منظومه)، استاد فقه و اصول، امام جماعت مسجدد شفای تهران و مؤلف کتب گوناگون: اصولی، کلامی و فلسفی است {شاهرودی، اسره المجدد الشیرازی، ۹۰ ـ ۹۶؛ مجله حوزه، شماره ۵۰ ـ ۱۷ ـ ۶۲؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۴، ۴۹۹}.
پدر بزرگوارش، داماد حاج شیخ کاظم شیرازی، آیت الله سید محمد حسن شیرازی فرزند آیت الله میرزا علی آقا شیرازی، فرزند آیت الله العظیمی میرزا محمد حسن شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو بود. وی، از شاگردان آیات عظام: میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و شیخ کاظم شیرازی بود و در مدرسه قوام نجف تدریس می کرد. سپس، وی به تهران آمد و پس از زمانی چند، در ۱۳۷۴ ه.ق درگذشت و در نجف اشرف مدفون شد. {شاهرودی، اسره المجدد الشیرازی، ۸۴ ـ ۸۹ }
 درگذشت
آیت الله حاج شیخ محمد کاظم شیرازی پس از عمری آکنده از خدمات علمی و دینی و تربیت علمای بزرگ شیعه، در شب شنبه ۲۲ جمادی الاول ۱۳۶۷ ه.ق در ۷۷ سالگی چشم از جهان فرو بست. صبح روز بعد، بدنش در خارج شهر نجف غسل داده شد. پیکر پاکش با تشیع عظیم و با شکوهی به صحن شریف منتقل گردید و پس از نماز آیت الله سید جعفر بحر العلوم، در مقبره کازرونی ـ کنار مقبره شیخ الشریعه اصفهانی و حاج آقا سید قمی ـ به خاک سپرده شد {تهرانی، نقباء البشر (مخطوط)، بدون صفحه}.