من خدمت امام در پاریس رفتم و چند روزی پاریس بودم و بعد از مراجعت به ایران به این منزل آمدم و منتقل شدیم که انقلاب شد. در همین جا بودم که ترور شدم. خدا بیامرزد امام را، واقعاً به ما محبت و لطف داشت.ترور من چند عامل پیدا کرد، یکی اینکه من را به عنوان رئیس کمیته سه معرفی کردند. در تهران چهارده کمیته گذاشته بودند که من را به عنوان رئیس کمیته سه معرفی کرده بودند خدا می‌داند که روحم نیز خبردار نبود و هیچ اطلاعی نداشتم که بعداً به آقای مهدوی گفتم من اهل این کار نیستم. به هر حال روزی آمدم به مسجد، یک جوانی در مسجد بود- آن وقت روزنامه آیندگان منتشر می‌شد-او گفت: آقا در روزنامه آیندگان نوشته‌اند که شما رئیس کمیته سه هستید. گفتم : ببینم؟ نشانم داد. خنده‌ام گرفت! آخر از من این کار نمی‌آمد! یک آدمی می‌خواهد که بتواند. تلفن کردم به آقای مهدوی. گفتم: من نمی‌توانم و از عهده‌ آن بر نمی‌آییم گفت: آقا در منطقه یوسف آباد شخصیتی مثل شما نیست. گفتم: من نمی‌توانم! من نمی‌گویم که شما بی‌محبتی کرده‌اید، اما از عهدۀ من ساقط است. گفت: در منطقه یوسف آباد چه کسی به نظر شما خوب است؟ گفتم: دو نفر به نظرم هستند؛ یکی آقا سید محمد رضا علوی که خدا رحمتشان کند، پیش نماز مسجد حضرت امیر بودند. یکی هم آقای سید علی گلپایگانی را به من بدهید. شماره آقای گلپایگانی را به او دادم . تلفن کرد به ایشان و ایشان را راضی کرد. ولی اسم من در روزنامه بود و این فایده‌ای نداشت. علی أی حال ترورش را ما تقبل کردیم! حتی یک سوالی از آقای مهدوی بعد از ترور شده است به این مضمون که مشهور شده است که فلانی ـ آیت الله سید رضی شیرازی ـ ریاست کمیته سه یوسف آباد، ونک را پذیرفته‌اند، این مقرون به صحت است؟ ایشان جواب داده است که ایشان به علت اشتغالات فراوانی که داشتند هیچ سمتی را نپذیرفتند. من به آقای مطهری گفتم: من مرد این میدان نیستم و حالا هم نوشته‌اند، در حالی که باید در روزنامه بنویسند که من نیستم و قبول نکرده‌ام.ایشان گفت: که شما این کار را نکنید، ممکن است امام خوشش نیاید. گفتم اگر امام خوشش نمی‌آید این کار را نمی‌کنم. همینطور این سمت به اسم ما بود تا اینکه ما را ترور کردند. عامل دومی که مرا ترور کردند این بود که من به دستور امام کاندید خبرگان اول شدم. البته این را هم من بعد فهمیدم! روزی یک دکتری که الان هم هست به من تلفن کردو تبریک گفت، گفتم: برای چه به من تبریک می‌گویی؟ گفت : شما کاندیدای خبرگان هستید. گفتم: من؟ گفت: بله. گفتم: کجا دیدی؟ گفت: در اطلاعات یا کیهان ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍]یکی از اینها بود.] یک کسی اینجا کار می‌کرد گفتم برو یک اطلاعات بگیر بیاور. دیدم در صفحه اول، اعلامیه روحانیت مبارز است. پنج نفر را کاندید کرده‌اند؛ آقای بهشتی، آقای سید عبدالکریم اردبیلی و آقای گل زاده غفوری و آقای مفتح و سید رضی شیرازی! تعجب کردم و واقعاً اطلاع نداشتم چون کسی با من صحبت نکرده بود! بعداً من به یکی از این آقایان گفتم که چرا به من نگفتید؟ گفتند: که برای چه به تو بگوییم؟ ما می‌خواستیم تو انتخاب بشوی پس دلیلی نداشت که به تو بگوییم! یکی از عوامل ترور من همین بود و قبل از اینکه اصلاً مجلسی پیش بیاید مرا ترور کردند. عامل سوم هم رفتن به پاریس بود. سه عامل بود که گروه فرقان مرا ترور کردند و لذا در بالای اعلامیه‌شان نوشته بودا قتلوا ائمه الفکر انهم لا ایمان لهم: اعدام انقلابی سید رضی شیرازی؛ به شش دلیل ما را محکوم به اعدام کردند: اول مفسد فی الارض دوم ساواک خمینی و سوم تقویت روحانیت اشرافی و …..