شیخ الرئیس در نمت آخر اشارات اسرار الآیات در آنجا برای امکان ارتباط انسان با عالم غیب استدلال به خوابهای راست می‌کند. حالا کیفیت استدلال این است، البته او نمی‌گوید ولی باید کیفیت استدلال این باشد که عرض می‌کنم. من که در رختخواب خوابیده‌ام و مقیّد به این زمان و این مکان هستم،‌ چگونه می‌شود که من از یک حقیقتی که در آینده واقع می‌شود به چه صورت من ارتباط پیدا می‌کنم واطلاع پیدا می‌کنم؟ توجیهش چیست؟
 یک مثال بزنم برایتان چند تا خواب زنده را. مرحوم حاج میرزا علی محدث زاده قمی پسر حاج شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح در همین مسجد شفا سر منبر گفت که من بعد از فوت پدرم هر شب که می‌آمدم در صحن امیرالمؤمنین یک کوزه آب برای پدرم سبیل می‌کردم. یک فلس می‌دادم یک کوزه آب سبیل می‌کردم. معمول بود آن وقتها، حالا دیگر ظاهراً نیست. آن موقع که کم آبی در نجف بود، یخ و مانند آن کم بود. این کوزه‌ها را پر آب می‌کردند و در جای خنک می‌گذاشتند و در چاههای خانه‌ها آویزان می‌کردند وخنک می‌شد و می‌آوردند در صحن می‌فروختند و افراد تشنه عبور می‌کردند و از این آب می‌خوردند و اینهایی که کوزه‌ها دستشان بود دو تا جام هم بود و به آنها آب می‌داد. من هر شب یکی از این کوزه‌ها را برای پدرم خیرات می‌کردم. یک شب یادم رفت، در نیمه شب پدرم را خواب دیدم به من گفت: علی ! تشنه‌ام است. بلند شدم یک لیوان آب برایش آوردم. گفت: نه، سبیل! از خواب بیدار شدم که من امشب یادم رفته که برایش سبیل کنم.
همین آقای علامه مداح می‌گفت که یک روز صبح زود دیدم حاج میرزا علی محدث زاده در خانه ما را می‌زند. آمدم بیرون، گفتم: سلام آقا بفرمایید. گفت: نه، نمی‌آیم داخل؛ با شما کار دارم. شما در کتابخانه‌ات تتمه المنتهی دارید؟ حاج شیخ عباس یک منتهی الآمال نوشته است و یک تتمه المنتهی. گفتم: نه ندارم. گفت: بگیر این را، یک جلد تتمه المنتهی به من داد. گفتم : این چیست؟ گفت: دیشب پدرم را خواب دیدم، به من گفت: علی! در کتابخانه من دو تا تتمه المنتهی است، یکی را ببر و بده به علامه.
از این خوابها الی ما شاء الله که خوابهای راست که مطابق با واقع است دیده شده است و دیده می‌شود. توجیه و تبیین خوابهای راست را علم نمی‌تواند بکند، اصلاً ! علم روز روان شناسی، روان کاوی، نمی‌تواند این خوابها را توجیه کند. تنها حرفی که می‌زنند می‌گویند دروغ است. خواب راست را نمی‌تواند توجیه کند، فقط فلسفه می‌تواند خواب راست را توجیه کند. شما ببینید در قرآن چند تا خواب است، در سوره یوسف : «انی رأیت أحد عشر کوکباً والشمس والقمر رأیتهم لی ساجدین»، یکی هم خواب عزیز مصر، یکی هم خواب آن جوانی که در زندان با یوسف بود. خواب راست را علم روز نمی‌تواند بیان کند.

شیخ در اسرار الآیات می‌گوید به اینکه دلیل امکان ارتباط انسان با عالم غیب خواب راست است. رؤیای صادقه و خواب راست دلیل بر این است که می‌تواند کسی پیغمبر باشد، یعنی با عالم غیب ارتباط داشته باشد، می‌تواند وحی بگیرد، می‌تواند ارتباط با عقل فعال داشته باشد، می‌تواند ارتباط با لوح محفوظ و هر چه که می‌خواهید تعبیر کنید. یعنی می‌تواند ارتباط با کانون معلومات داشته باشد. سید قطب در تفسیر فیض القرآن بعید العهد هستم ولی یک چنین مضمونی را می‌گویند، می‌گوید من در آمریکا بودم خواب دیدم که برادرم چشم راستش خونریزی کرده است. حالا ببینید، این در آمریکا و برادرش هم در مصر و قاهره، خواب می‌بینید که چشم راستش خونریزی کرده است. بعد هم استعلام می‌کند عین واقعیت همین بوده است. این بدن که آنجا نرفته است! هواپیما که این را نبرده است آنجا! موشک که نبرده است! این چه می‌شود که سید قطب در آنجا چنین خوابی را می‌بیند؟ از کجا این ارتباط برقرار می‌شود؟ پس معلوم می‌شود یک کانون علمی هست که آن کانون علم منشأ این می‌شود که به انسان افاضه کند و نفس انسان می‌گوید … میگویید مناسباتی، حالا آن مناسبات را ما نمی‌دانیم! ارتباط پیدا می‌کند با آن کانون. خدا خداست، عقل فعال عقل فعال است، لوح محفوظ لوح محفوظ است، یک جایی است که مربوط به این عالم ماده نیست، یک چیزی است که از گذشته و حال و آینده اطلاع دارد و تمام حوادث را می‌داند چه شده است و چه می‌شود و چه خواهد شد. این نفس انسان ارتباط با آنجا پیدا می‌کند. این نفس ارتباط پیدا می‌کند نه بدن! بدن که در جای خودش مانده است! پس یک چیزی هم در انسان هست غیر از بدن که ارتباط پیدا می‌کند. بدن که بالا نمی‌رود! سر جایش در رختخواب خوابیده و خُرُّ و پف می‌کند. از این حرفها هم تجرد نفس استفاده می‌شود و هم عالم غیب اثبات می‌شود و هم مسأله نبوت حل می‌شود، هم مسأله معاد حل می‌شود و هم برزخ. خیلی چیزها از اینجا حل می‌شود.