سفر به اتریش
در اواخر سنین آقای بروجردی ـ چند ماهی به فوت ایشان مانده بود ـ من با اجازه ایشان و تصویب مرحوم آقا سید محمد بهبهانی سفری به اترشی رفتم. اول به وین رفتم، سفر من به وین چهار ماه طول کشید. تبلیغات متفرقهای داشتم و ضمناً معاینات پزشکی هم داشتم و باقی امور تبعی بود. در وین، ما مصاحبات زیادی با دکترهای حقوق و فلسفه از مسیحیها البته با واسطه مترجم داشتیم. بعد از آن سه، چهار ماهی که آنجا بودم، به فرانسه دعوت شدم. یک ماه به دعوت کسی در پاریس بودم و بعد به ترکیه رفتم. یک ماه هم در ترکیه بودم که در آنجا هم مصاحبههای زیادی با افراد داشتیم. یکی از افراد سفارت ترکیه به نام آقای مرتضی شریعت ـ نوه مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی ـ از من دعوت کرد و نزدیک یک ماه در منزل ایشان بودم و بعد هم به ایران آمدم. بعد از آمدن به ایران به دلایل زیادی لازم بود که به خدمت آقای بروجردی بروم و گزارش سفر را بدهم. آقای بروجردی خیلی به من اظهار محبت کرد و علت طول کشیدن سفر را پرسید و من علت را توضیح دادم و گفتم که در آنجا کارهایی کردم و مصاحبههایی شد و افرادی سرازیر شدند و از ما سؤالاتی کردند. گوش ایشان سنگین بود، دست را کنار گوشش گذاشته بود و به حرفهای من گوش میکرد. بعد از این که من این حرفها را زدم خیلی مبتهج شد و گفت: «بشود ما کاری برای اسلام بکنیم انشاء الله؟ شما حاضر هستیم که خارج بروید و آنجا باشید؟».
گفتم: «آقا! هر چه بفرمایید ما امتثال اوامر شما را میکنیم. ولی حالا اجازه بفرمایید من به تهران بروم و نظر خود را کتباً و به تفصیل خدمتتان تقدیم کنم». بعد از آن به تهران آمدیم و چیزی نگذشت که آقای بروجردی فوت شد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.