حضرت آیت الله سید رضی شیرازی
  • صفحه اصلی
  • زندگینامه
    • ولادت میرزای بزرگ
    • بعضی اساتید میرزا
    • وفات شیخ مرتضی انصاری
    • هجرت به سامراء
    • فرزندان میرزای بزرگ
    • اقامت خانواده میرزا در نجف
    • اجتماع علما در نجف
    • اساتید نجف
    • مسافرت به ایران
    • مدرسه مروی
    • اشاره به اساتید تهران
    • حوزه قزوین
    • مدرسه سپهسالار
    • کنگره بین المللی بیت المقدس
    • اخراج از دانشکده الهیات
    • ورود به مسجد شفا
    • مسلمان نمودن اقلیت ها و حوزه تدریس
    • بزرگداشت – انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
  • خاطرات
    • ماجرای ترور
    • انگیزه های ترور
    • سفر آمریکا
    • امام : اگر شاه نرود مملکت کمونیستی می شود
    • لزوم عدم انحصار مرجعیت در قم
    • رویای صادقه ای در رابطه با عکس میرزا
    • کرامتی از زیارت عاشورا
    • خاطره ای از آیت الله بهبهانی و آیت الله کاشانی
    • بد فهمی
    • یک رویای صادقه
    • سابقه آشنایی با خانواده صدر
    • خاطراتی از آیت الله بروجردی
    • کنگره بیت المقدس ۱۳۳۹ شمسی
    • سفر به اتریش
    • تدریس در مدرسه سپهسالار
    • تدریس در دانشکده الهیات
    • خاطره ای از مرحوم آیت الله شیخ حسین حلی
    • شخصیت آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی
  • در محضر استاید
    • اساتید
      • آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی
      • آقا عماد رشتی
      • آیت الله ابوالحسن شعرانی
      • آیت الله شیخ محمد تقی آملی
      • آیت الله میرزا مهدی الهی قمشه ای
      • آیت الله میرزا احمد آشتیانی
    • فهرست درس ها و اساتید
  • بانک صوتی
    • درس های شرح منظومه (جلسات ۱ الی ۱۰۰)
    • درس های شرح منظومه ۲
  • حیات علمی
    • تالیفات
    • مصاحبه ها
    • سخنرانی ها
    • مجموع تدریس ها
    • برنامه تدریس ها
    • اصطلاحات فلسفی
  • نکات و توصیه ها
    • نسبت فلسفه و دین
    • توصیه هایی به حوزه علمیه و طلاب
    • ارتباط با عالم غیب
    • نظر استاد پیرامون کتاب شرح منظومه
    • منابع نظریات آخوند ملا صدرا
  • طرح سوال
  • اخبار
  • ارتباط با ما
  • جستجو
  • منو منو

رویای صادقه ای در رابطه با عکس میرزا

دسامبر 16, 2018/۰ دیدگاه /در خاطرات /توسط admin

عکسی در منزل ما هست که مورد شک است، که آیا عکس میرزا است یا عکس سیّد اسماعیل صدر است. سیّد اسماعیل صدر از شاگردان مرحوم میرزا بود. صدریها می‌گویند که عکس سیّد اسماعیل است، اما پدر من می‌گفت که: «اینها اشتباه فکر می‌کنند، برای اینکه این عکس آدم ریز اندامی است در حالی که آقا سیّد اسماعیل مرد تنومند چهار شانه و بلند بالایی بود» و می‌گفت: «من ایشان را دیده بودم. این عکس، عکس سیّد اسماعیل نیست.»
ولی این عکس یک شاهد غیبی دارد که عکس میرزا است و آن شاهد اینست که عرض می‌کنم: « من از ابتدای انقلاب در این خانه هستم. قبل از اینکه به این خانه بیائیم، خانه ما در آنطرف ولیعصر در خیابان ناهید (در کنار خیابان مطهری) بود در آنجا که بودیم آقای شیخ محی الدین ممقانی، نوه مرحوم آقای شیخ حسن ممقانی و پسر مرحوم آقا شیخ عبدالله ممقانی، که از علمای خوب و فاضل هستند، یک سفر با اهل بیتش از نجف به تهران آمدند.(در زمان آقای حکیم) ایشان از اصحاب و دوستان ملازم آقای حکیم بود. به آقای حکیم ارادت داشت و اصلاً از مشاورین آقای حکیم بود و کسی بود که آقای حکیم با او مشورت می‌کرد. مرد پخته عاقل فرزانه‌ای است. ایشان در همان زمان آمد به منزل ما در خیابان ناهید (شاید ۲ یا ۳ سال پیش از انقلاب). روزهای جمعه روضه داشتیم و روضه‌ای بود که همه می‌آمدند و شرکت می‌کردند. تصادفاً ایّامی که ایشان اینجا بود، مقارن شده بود با ایام فاطمیه. من در همان وقتها به جلسه صنف فرش فروش می‌رفتم و نماز می‌خواندم و تفسیر می‌گفتم. صنف فرش فروش در دهه فاطمیه روضه داشتند. یک روزش را که مصادف بود با روز جمعه، در منزل ما تعیین کردند. در اعلامیه‌ها نوشتند که جمعه منزل فلانی و روزهای دیگر هم منزل افراد دیگر بود؛ چون ما هم روزهای جمعه خودمان روضه داشتیم، لذا گاهی روضه ما و روضه آنها تلاقی می‌کرد. شب جمعه من و آقای ممقانی تنها نشسته بودیم و حرف می‌زدیم. به من گفت: «آقا فردا روز جمعه است و اینجا رفت و آمد بیشتری هست، شما عکس مرحوم میرزا را در این اتاق نصب کنید که طلب رحمتی برای ایشان شود. بدتان می‌آید که این کار را بکنید؟» گفتم: «نه». گفت: «پس چرا عکس میرزا را در اتاقتان نمی‌زنید؟» گفتم که: «ما به این انتساب افتخار می‌کنیم، این حرفها چیست؟ ولی تا به حال نشده و شاید هم توجه نشده بود.» این حرفها نیمه شب بود. بعد از این صحبت، ایشان رفت و خوابید و من هم خوابیدم. صبح، اوائل طلوع آفتاب که شد، آقای شفیعی (که خدا انشاالله قرین رحمتش کند) که از فرش فروشها بود و قد بلندی داشت و در هیئت و اداره جلسه فعالیت می‌کرد زودتر از همه برای تدارک مقدمات آمد. ایشان وارد شد در تالار که ما در آن بودیم، گفتم: «اقای شفیعی روی صندلی بروید و عکس میرزا را روی دیوار نصب کنید». آقای شفیعی روی صندلی رفت و عکس مرحوم میرزا رانصب کرد؛ هنوز از صندلی پایین نیامده بود که تلفن زنگ زد من تلفن را برداشتم و دیدم که مادرم پشت خط هستند. ایشان در کوچه میرزا محمود وزیر زندگی می‌کرد (پیش آقای فخرالدین شیرازی که استاد ریاضیات دانشگاه شهید بهشتی است) از آنجا به من تلفن کرد و گفت: «سلام علیکم، من دیشب پدر شما را در خواب دیدم و خیلی هم خوشحال بود به او گفتم آقا خوشحالید، گفت: بله، فردا میرزا به منزل آقا رضی می‌رود.»من از این حرف مادر تعجب کردم و موی تنم راست شد. ما ساعت یازده شب مذاکره کردیم و به مادر من کسی چیزی نگفته بود و کسی مذاکره نکرده بود و من خیلی تعجب کردم.
مادرم گفت: «پدرتان دست کرد در جیبش و یک قرآن در آورد و گفت این را بده به آقا رضی تا در جیبش بگذارد و باز دست کرد در جیبش و یک پولی که مال زمان عثمانی‌ها در عراق بود و به آن مجیدی می‌گفتند در آورد و گفت: این را بده به آقا رضی که خرد کند و صدقه بدهد.» همین شد و تمام شد و من خیلی از این خواب تعجب کردم. مخصوصاً به خاطر این جمله که: «میرزا فردا می‌رود به خانه آقا رضی». یعنی از مذاکرات شب ما با آقای ممقانی روح پاک این مرد خبر داشت و استماع کرده و شنیده و علم پیدا کرده بود و من مطمئن شدم که عکس، عکس میرزا است و از شک خارج شدم. و در آن روز هم جمعیت زیادی آمدند به آنجا و فهمیدم که قرآن و صدقه برای چیست و همیشه هم از این قرآن‌های کوچک در جیبم هست.

اشتراک این مطلب
  • اشتراک در Facebook
  • اشتراک در Twitter
  • Share on WhatsApp
  • اشتراک در Pinterest
  • اشتراک در LinkedIn
  • اشتراک در Tumblr
  • اشتراک در Vk
  • اشتراک در Reddit
  • اشتراک با ایمیل
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های تازه

  • پیام علما و بزرگان در پی درگذشت آیت الله سید رضی شیرازی
  • اطلاعیه مراسم نجف اشرف
  • جزئیات مراسم تشییع پیکر آیت‌الله سیدرضی شیرازی در تهران و قم
  • اطلاعیه شماره ۱
  • إِنَّا لِلَّهِ‏ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون

آخرین دیدگاه‌ها

  • Переводчик новокузнецк در دروس شرح منظومه
  • Переводчик новокузнецк در دروس شرح منظومه
  • Переводчик новокузнецк در دروس شرح منظومه
  • Переводчик новокузнецк در دروس شرح منظومه
  • Переводчик новокузнецк در دروس شرح منظومه

بایگانی‌ها

  • دسامبر 2021
  • اکتبر 2020
  • دسامبر 2018
  • آگوست 2014
  • جولای 2014
  • می 2014
  • فوریه 2014
  • دسامبر 2013
  • ژانویه 2013
  • آگوست 2012
  • می 2012
  • مارس 2012
  • فوریه 2011
  • ژانویه 2010

دسته‌ها

  • News
  • Personal
  • Uncategorized
  • اخبار
  • پرسش و پاسخ
  • تصاویر
  • حیات علمی
  • خاطرات
  • خانه
  • در محضر استاید
  • رهیافتگان
  • زندگینامه
  • نکات و توصیه ها

اطلاعات

  • ورود
  • خوراک ورودی‌ها
  • خوراک دیدگاه‌ها
  • وردپرس

درباره استاد

آیت‌الله سیدرضی شیرازی، از علما و اساتید حوزه علمیه تهران میباشد.

این عالم ربانی متولد ۱۳۰۷ نجف اشرف و از مریدان امام خمینی (ره) و از همراهان و مبلغان انقلاب اسلامی بود، وی از اعضای خاندان میرزای‌شیرازی بزرگ بود که در تیرماه ۱۳۵۸ مورد سوء قصد گروه تروریستی فرقان قرار گرفت و امام خمینی (ره) به خاطر این سوء قصد پیامی در محکومیت ترور ایشان صادر کردند.

این عالم ربانی از سال ۱۳۳۸ شمسی تاکنون به تدریس سطوح عالیه خارج فقه، اصول و فلسفه در تهران پرداخت و حاصل این سال‌ها تربیت علمی و اخلاقی شاگردان متعدد و تألیف کتب علمی است. او در این مدت علاوه بر اشتغالات علمی به اقامه جماعت در مسجد شفاء تهران و تفسیر قرآن و بیان مباحث اخلاقی و تربیت جوانان و مشتاقان علوم اسلامی و بحث و گفت‌وگو با اقلیت‌های مذهبی اهتمام داشت.

بایگانی‌ها

  • دسامبر 2021
  • اکتبر 2020
  • دسامبر 2018
  • آگوست 2014
  • جولای 2014
  • می 2014
  • فوریه 2014
  • دسامبر 2013
  • ژانویه 2013
  • آگوست 2012
  • می 2012
  • مارس 2012
  • فوریه 2011
  • ژانویه 2010

تماس با ما

تماس با ما

اینستاگرام

No images available at the moment

دنبال کردن
لزوم عدم انحصار مرجعیت در قم کرامتی از زیارت عاشورا
رفتن به بالا